چکیده
این مقاله به تحلیل طراحی داخلی کتابخانهای دانشگاهی برای مقاطع دکتری و کارشناسی ارشد میپردازد؛ فضایی که با تلفیق فرمهای معماری سنتی ایران، بهویژه آینهکاریهای کلاسیک، و زبان بیانی معماری معاصر، تلاش میکند بستری آرام، درونگرا و واجد معنا برای مطالعه و تأمل علمی فراهم آورد. نورپردازی غیرمستقیم، رنگمایههای خنثی، و سیرکولاسیونی سناریومحور، ابزارهایی هستند که در خدمت خلق تجربهای فضامحور از «انتقال» بهکار گرفته شدهاند؛ انتقالی از جهان بیرون به درون، از هیاهو به حضور، از آشوب به تمرکز.
معمار پروژه سرکار خانم مهندس سما حشمتی به پشتوانه دانش و تجربه و با تعهد به معماری ایرانی در بازسازی این فضا، روایتی معناگرا با استفاده از تکنیکهای آینه کاری سنتی ایران و توفیق آن با نورپردازی مدرن خلق کرده است که چونان غزلی عرفانی از مولانا، حضور معنوی را به تصویر می کشد؛ اینبار نه با کمک کلمات بلکه با بهره گیری از عنصر هنر در فضا! چرا که در سپهر معماری ایرانی، فضا صرفاً بستر کنش نیست، بلکه میدانی برای تجربهی ساحتهای وجودی است.
آنچه در این پروژه رخ داده، نوعی بازخوانی از همین نگرش است؛ تلفیقی از سنت و مدرنیته معاصر ایرانی که در آن آینه بهعنوان عنصری آیینی و نور بهمثابه مادهای معمارانه، در هم تنیدهاند تا در خدمت آفرینش فضایی مفهومی و شهودی قرار گیرند.
دالان، سیر سلوک فضایی
در پلان این کتابخانه، ورود به فضای مرکزی مطالعه از مسیر دالانی آغاز میشود که سقف آن با تکنیک آینهکاری سنتی آذین شده است. این دالان صرفاً راهی فیزیکی نیست؛ بلکه میتوان آن را بهمنزلهی «گذرگاهی تکامل محور » دانست! محوری انتقالی که مخاطب را از جهان بیرون، تدریجاً به ساحتی آرام، متمرکز و تأملی هدایت میکند. در این مسیر، بازتابهای نور در آینهها که با دقتی مثالزدنی در نورپردازی طراحی شدهاند، به کمک چراغهای اسپاتلایت سری تاتیانا از برند ایکس لومینوکس، کیفیتی ساکنـپویا به دیوارهها بخشیدهاند؛ گویی نور، روایت خود را در قابهای شکستیافتهی آینه، نجوا میکند!
آینهکاری سنتی: بازتاب حقیقت در فرم
آینه در سنت ایرانی، چیزی فراتر از عنصر تزئینیست؛ آنگونه که داریوش شایگان از حضور درخشان نور در فرهنگ ایرانی سخن میگوید، آینه واجد جنبهای هستیشناسانه است. تکنیک آینهکاری، با تقسیم سطوح به قطعات منشوری و شکستهای ریتمیک، موجب پراکنش نور و تولید پویایی بصری میشود.
نورپردازی: مادهای نامرئی با حضور محسوس نور در این فضا، نه تنها بهمثابه ابزار روشنایی، بلکه بهمثابه عنصر طراحی عمل میکند. انتخاب منابع نوری دیواری با زاویهی تابش به سقف، از یکسو تداعیکنندهی روشنایی آسمانی در شبهای کهکشانی است و از سوی دیگر، سبب تولید بافتی دینامیک از نور و سایه بر آینهها میشود.
روایت معمارانه: مواجهه سنت و مدرنیته در طراحی این پروژه، مدرنیته صرفاً بهمعنای حذف گذشته تلقی نشده، بلکه بهمثابه بستری برای گفتوگویی نو با میراث معماری ایرانی در نظر گرفته شده است. انتخاب رنگهای خنثی مانند خاکستری گرم، بهجای سطوح پرزرقوبرق، به حضور بیادعای متریالهای سنتی چون آینهکاری اجازه میدهد تا جلوهگر باشند.
زمزمه هایی برای نیوش در کالبد اندیشه ی معمارانه
این پروژه نمونهای ارزشمند از استفاده تلفیقی از سنت و تکنولوژی در معماری داخلی فضاهای آموزشی است. نکات کلیدیای که برای طراحان قابل تامل و بهره گیری است:
۱. نور بهعنوان عنصر بیانی: استفاده از نور بهگونهای که به تجربه ی فضایی معنا ببخشد، نه صرفاً روشنایی.
۲. تعامل متریال و نور: آینهکاری در کنار نور تأکیدی، میتواند فضا را زنده و پویا کند.
۳. سیرکولاسیون مفهومی: طراحی مسیرهای حرکتی بهگونهای که در خود، داستان انتقال از بیرون به درون را روایت کنند.
نتیجهگیری
این پروژه، نمونهایست از آنکه چگونه میتوان با بازخوانی مؤلفههای اصیل معماری ایرانی—نه بهصورت تزئینی، بلکه بهعنوان عناصر زنده و مؤثر در تجربهی فضا—معماریای خلق کرد که در عین معاصرت، واجد وقار، عمق و پیوند با حافظهی تاریخی باشد.
طراحی کتابخانه تحصیلات تکمیلی دانشگاه علم و صنعت، فراتر از یک بازسازی فیزیکی، نمونهای الهامبخش از گفتوگو میان سنت و نوآوری است. استفاده از نور به گونه ای هنرمندانه، نقشی کلیدی در خلق تجربه فضامحور ایفا کرده است؛ تجربهای که در آن نور، آینه و معماری در خدمت تولید معنا قرار گرفته اند.
برای معماران و طراحان داخلی، این پروژه یادآور این حقیقت است که نور، اگر بهدرستی طراحی شود، میتواند فضا را از مرز ماده عبور دهد و آن را به بستر حضور، تأمل و معنا بدل کند.
نویسنده : مهندس سما حشمتی ( روایتگری ) و مهندس گلی هادی پور ( افزونه ها )