این پژوهش به بررسی طراحی داخلی کتابخانهای دانشگاهی برای مقطع کارشناسی میپردازد که بر پایهی اصول ارگونومی، استانداردهای طراحی کتابخانه و درک حسی از فضا شکل گرفته است.
معمار پروژه خانم مهندس سما حشمتی که از معماران خلاق و باداتش معاصر هستند، با هدف ایجاد محیطی پاسخگو به نیازهای چندوجهی کاربران—از تمرکز فردی تا تعامل گروهی—فضایی طراحی کرده اند که مانند یک ظرف ارگونومیک، بدن و ذهن کاربر را در خود جای میدهد و با سیالیت رفتاری او همراستا میشود.

نور، در این میان، نه صرفاً عاملی بصری بلکه ابزاری معمارانه برای تعریف فضا و هدایت روانی رفتار کاربران بوده است. طراحی مبتنی بر شکستهای فضایی، قوسهای سقفی و نورپردازی موضعی، تجربهای از آرامش، تمرکز و حضور انسانی در بستر معماری را بازآفرینی میکند. برای ایجاد نور عمومی فضا که یکنواختی نور را تامین کند از چراغ خطی و برای تامین نورهای موضعی و تاکیدی که نیاز کاربر به نور بیشتر را پوشش می دهد از چراغ اسپات استفاده شده است.

مقدمه
معماری کتابخانه برای مقطع کارشناسی، در مرز میان سکون و پویایی قرار دارد؛ باید فضایی خلق کند که همزمان آرامش فردی و امکان گفتوگوی گروهی را فراهم آورد. این پروژه با تکیه بر طراحی ارگونومیک و شناخت فرمهای پاسخگو به بدن انسان، به دنبال خلق «ظرف فضایی» بوده که کاربر مانند مایعی سیال در آن حرکت میکند، متوقف میشود، مینشیند، میخوابد یا در تعامل قرار میگیرد.
این نگاه طراحی، از فرمهای سفتوسخت عبور کرده و در پی زبانی منعطف و انسانی است که فرم، نور و رفتار را در یک نظام معنادار گرد هم میآورد و این همان نگاهی است که معمار پروژه خانم حشمتی به خوبی از عهده پیاده سازی آن برآمده است.
معمار پروژه: خانم سما حشمتی
سما حشمتی، معمار پروژه «کتابخانه با حضور سیال»، بیش از پانزده سال است که در عرصه طراحی و اجرای پروژههای معماری فعالیت حرفهای دارد. او با تحصیلات کارشناسیارشد در رشته معماری و رویکردی عمیقاً انسانمحور، همواره در پی خلق فضاهاییست که تنها ساخته نمیشوند، بلکه حس میشوند. در نگاه خانم حشمتی، نور، فرم و ارگونومی، صرفاً عناصر طراحی نیستند؛ بلکه زبانهایی برای ارتباط با ناخودآگاه کاربران هستند!

در پروژه کتابخانه، او با تکیه بر تحلیل رفتار کاربران فضا و رعایت دقیق اصول طراحی استاندارد، فضایی را پدید آورده است که در آن، تعادلی شاعرانه و معمارانه میان «خلوت و تعامل»و «سکون و حرکت» برقرار شده است. نور در این کتابخانه، کارکردی صرف ندارد؛ حضوری مفهومی و هدایتگر دارد. در تعامل با هندسهی فضا و طراحی جزئیات، نور تنها یک عامل روشنایی نیست بلکه نور در اینجا به یک عامل تجربهی ذهنی بدل شده است که روح انسان را درگیر و مسحور می کند!
از سوی دیگر، طراحی ارگونومیک فضا بهگونهایست که کاربران بیهیچ اجبار یا آموزش، بهصورت غریزی در فضا حرکت میکنند و وضعیتهای متنوعی از تمرکز، آرامش و مکث را تجربه مینمایند! گویی فضا خود را با ضربآهنگ درونی انسان هماهنگ میسازد.
سما حشمتی، در این پروژه نیز همچون دیگر آثارش، نشان میدهد که معماری برای او نه صرفاً ساخت، بلکه نوعی زیستن و فهم فضاست؛ تجربهای چندلایه، که از فرم آغاز میشود، اما در معنا به اوج میرسد.

فرم و تفکیک عملکردی در مسیر طراحی پلان پروژه بهگونهای طراحی شده است که شکستهای فضایی نه صرفاً عملکردی بلکه فضاساز نیز باشند. قوسهای ممتد در سقف، اتاقکهایی برای مطالعه فردی پدید آوردهاند که هم حریم بصری دارند و هم از نظر روانی ایمنی ایجاد میکنند. این فرمها با زبان نرم خود، بدن انسان را دعوت به نشستن طولانی، تکیه دادن یا تمرکز میکنند. در مقابل، میزهای گروهی با جدارهی میانی و فاصلهگذاری فیزیکی، ارتباطات محدود اما مؤثر ایجاد کردهاند. این معماری، مطالعه را از یک وضعیت خشک و قراردادی، به تجربهای چندحالته و انسانی بدل میکند.
نور بهعنوان سازندهی تجربه
نورپردازی در این پروژه نه بهعنوان مکمل، بلکه بهمثابه عنصر مولد فضا عمل میکند. در اتاقکهای فردی، نور نقطهای مهندسیشدهای قرار دارد که فاقد سایهاندازی مستقیم است؛ بهگونهای که چشم خسته نمیشود و کاربر در احاطهی نوری نرم و کنترلشده باقی میماند. در فضای گروهی، نورپردازی ریلی و خطی با گیاهان میانمیزی تلفیق شدهاند تا حس زنده بودن فضا تقویت شود. شکستهای ارتفاعی و تفاوت در نور عمومی و موضعی باعث تعریف لایههای مختلف فضایی شده است؛ گویی هر سطح نور، دعوتنامهای به تجربهای خاص است و این همان وظیفه ایست که چراغ خطی و چراغ اسپات ایکس لومینوکس در فضا نقش خود را به خوبی ایفا کرده اند.

انعطافپذیری رفتار در طراحی
فضای سوم، جایی با شکست در مقطع و چند پلهی کوتاه، به فضایی آرام برای تعامل و استراحت اختصاص یافته است. پوشش کامل این فضا با موکت، کاربران را تشویق به نشستنهای آزاد، لم دادن یا حتی دراز کشیدن میکند—چیزی که در کتابخانههای سنتی کمتر دیده میشود. میزهای با پایهی بلند نیز برای مطالعه با گوشی همراه در نظر گرفته شدهاند که با عادات معاصر مطالعه سازگارند.
تمام اجزای این فضا، از نور تا فرم، در راستای افزایش راحتی بدن و ذهن طراحی شدهاند؛ گویی فضا با فرد تطبیق پیدا میکند، نه برعکس.
نتیجهگیری
این پروژه، نمونهای از پیوند میان فرم ارگونومیک، نور معمارانه و فهم رفتاری از فضای مطالعه است. طراحی بهجای تحمیل شکل و عملکرد، کاربر را در مرکز قرار داده و فضایی خلق کرده که نه تنها پاسخگوی نیازهای عملکردی، بلکه بستری برای خلق تجربههای انسانی، روانی و آموزشی است. نور و فرم در این پروژه، مانند خطوط موسیقی و ریتم، محیطی آرام و در عین حال پویا میسازند—ظرفی که کاربر در آن جاری میشود و با هر حرکت، فرم و نور را معنا میبخشد.
نویسنده : گلی هادی پور